نشستی تو تاکسی، هدفون به گوش که به خودت میای و میبینی تو ترافیک همیشگیِ اتوبان همت یه بنز کنار تاکسی، مثل ما تو ترافیک گیر افتاده.
تو خوشبینانهترین حالت پیش خودت فکر میکنی اگه پول این بنز رو داشتی میتونستی جادهی پر از چاله چولهی زندگیات رو یه آسفالت نو بکشی و به جای اینکه هر روز دهنت آسفالت بشه و مثل خیابونهای تهران زندگیت پر باشه از چاله چوله و وصله پینه، یدونه چاله رو هم نتونی پر کنی!
اما وقتی آهنگِ در حال پخش تو هدفون میرسه به اونجا که میگه دیدم یارو پشت بنز خف کپل، نشسته بود یه غول بیریخت که از سر تا پاش فقط داشت پول میریخت، تو اون لحظه حالت بدبینانهاش میاد به ذهنت و خیلی راحت اون شخص بنز سوار رو قضاوت میکنی و متهماش میکنیم به دزد بودن و پول مردمخور.
چرا با دیدن آدمهای پولدار انقدر راحت به خودمون اجازه میدیم اونها رو قضاوت کنیم و انواع و اقسام تهمتها رو بهشون بزنیم و باور ذهنیمون این باشه که اون آدم پولدار با خوردن پول من و تو و حق من و تو الآن سوار اون بنز شده!
چرا فکر میکنیم فقط ما داریم تلاش میکنیم و عرق میریزیم ولی اون آدم پولدار پاش رو میزاره رو پاش و همینجور به پولاش اضافه میشه. مگه GTAس که رمز بزنی پولات زیاد بشه!
چرا با مشاهدهی موردی یه موضوع اون رو به همه تعمیم میدیم. مثلا میریم یه شهری و از برخورد یکی از اهالی اون شهر ناراحت میشیم و بعد از اون میاییم میگیم آدمای فلان شهر خسیس هستن، آدرس اشتباه میدن یا خیلی چیزای دیگه.
همین اتفاق تو موضوع آدم پولدارها هم صدق میکنه. یکی دو مورد میشنویم فلانی یه شبه پولدار شده یا باباش پولدار بوده که اینم پولداره، همین کافیه که بگیم همهی پولدارها بدون تلاش و زحمت به این نقطه رسیدن.
ولی شاید اگه بدونیم همین آدم پولدار وقتی ۱۵-۱۶ سالش بوده برای خودش هدفگذاری کرده که باید برای تولد چهل سالگیش بنز بخره و الآن که چهل سالش شده، کادوی تولد برای خودش یه بنز خریده و به هدفی که تو ۱۵-۱۶ سالگی داشته رسیده، به خودمون بیاییم و بگیم چقدر اشتباه میکردیم.
من و تو وقتی ۱۵-۱۶ سالمون بوده اصن هدف بلند مدتی نداشتیم برای آیندهی خودمون. نه تنها برای ۳۵ سال بعد حتی برای یک سال آیندهی زندگیمون هم هدفگذاری نداشتیم.
هرچی بوده بیشتر خیالپردازی بوده و اگه هم هدفی بوده به یه هفته نشده فراموش میکردیم و تلاشمون برای رسیدن بهش متوقف میشد.
اینکه تو برای ۳۵ سال بعد خودت هدفگذاری کنی و بهش برسی خیلی حرفه! پس بهتره به جای غر زدن و قضاوت کردن دیگران، هدفمند تلاش کنیم و کم کم به اهداف زندگیمون برسیم.
برای شروع همین الآن یه لیست از اهداف و چیزایی که میخوایم بهشون برسیم رو آماده کنیم و با تعیین زمان و برنامهی درست سعی کنیم بهشون برسیم و برای جشن موفقیتمون یه بنز برای تولد چهل سالگیمون بخریم 🙂
دیدگاهتان را بنویسید