از روزی که به دلیل شیوع ویروس کرونا، ماندن در خانه و کار در خانه را به کار در شرکت و رفتن به شرکت ترجیح دادم، تجربیاتی برایم حاصل گشته است که در ادامهی این یادداشت خواهم گفت. تا قبل از موضوع دورکاری به دلیل شیوع کرونا ویروس، تقریبا هر شب بعد از اینکه از… ادامه خواندن کار در خانه
Category: یادداشتها
هر آنچه جز روابط عمومی و ارتباطات بنویسم، اینجاست. هر موضوعی میتواند در این یاددشتها پیدا شود.
مرگ با کرونا، انسان را دِرو میکند
آدم تاریخخوانی نیستم (متاسفانه)، اما با همین دانش و اطلاعات اندکی که دارم و میدانم شما هم میدانید، در طول زندگی بشر اتفاقات و بحرانهای زیادی وجود داشته است. از خشکسالی و قحطی گرفته تا بیماریهای واگیردار مثل وبا و سل و هزاران اتفاق دیگر که باعث از بین رفتن هزاران هزار انسان شده است.… ادامه خواندن مرگ با کرونا، انسان را دِرو میکند
وبلاگ شخصی؛ خوب یا بد؟
سعی میکنم هر روز سری به فیدخوان فیدلی بزنم تا از یادداشتهای دوستان وبلاگنویسم و وبلاگهایی که مطالبشان را دنبال میکنم، مطلع شوم. طبق عادت فیدلی را باز کردم و مطالب دیروز را مرور کردم. در این بین مطلبی با عنوان «چرا داشتن وبلاگ شخصی یک ضرورت است؟» از بهراد جاود دوست داشتنی نظرم را… ادامه خواندن وبلاگ شخصی؛ خوب یا بد؟
پازل زندگی آدمها چطور چیده میشود؟
لابهلای پیامهای ارسال شده در گروه تیم زرینپال در تلگرام، که هنوز دوستانی که جدید به تیم اضافه میشوند و دوستانی هم که رفتهاند مثل من در آن حضور داریم، پیامها تبریک میدیدم. داستان چیست؟ ویدیویی را دیدم که برای مدتی من را به فکر فرو برد. لحظهی خواستگاری دو همکار و دوستی که من… ادامه خواندن پازل زندگی آدمها چطور چیده میشود؟
سالن همایش هتل اِسکان، مناسب برای رویدادهای کم جمعیت
امسال برای پنجمین سالگرد تاسیس گروه عصر ماهان، باید رویدادی با حضور سهامداران مجموعه، اعضا هیئت مدیره و کارمندان برگزار میکردم. انتخاب محلی مناسب برای این رویداد با تعداد نفرات ۷۰ الی ۸۰ نفر کار سختی بود. هزینه مناسب و کیفیت خوب داشتن، انتخاب یک محل مناسب برای برگزاری رویداد را سخت میکند. اما به… ادامه خواندن سالن همایش هتل اِسکان، مناسب برای رویدادهای کم جمعیت
از ابرآروان تا سوار اَبرهای ۹۸
هیچوقت فراموش نمیکنم. سال ۹۴ اوایل حضورم در زرینپال، چندین جوان با انگیزهی زیاد، چندین و چندین بار به زرینپال میآمدند و میرفتند. بعد از یکی از همین جلسات، در شرکت صحبتی به میان آمد که این جوانها و جلسات داستانش چیست؟ آنجا بود که برای اولینبار با اسم ابرآروان روبهرو شدم. پیش خودمان میگفتیم… ادامه خواندن از ابرآروان تا سوار اَبرهای ۹۸
چگونه یک سخنرانی خوب داشته باشیم؟
تا جایی که خاطرم است، اولینبار که روبهروی جمعیتی قرار گرفتم تا پشت میکروفن صحبت کنم، اول ابتدایی بودم. باید سرود جمهوری اسلامی ایران را سر صف میخواندم. صدای خندهها را میشنیدم. مطمئن بودم که به من میخندند. برای اینکه حواسم را جمع کنم، چشمهایم را بستم و ادامه دادم. تمام که شد، دوستانم سر… ادامه خواندن چگونه یک سخنرانی خوب داشته باشیم؟