دبیرستان که میرفتم خیلی چاق بودم، نزدیک ۱۱۰-۱۰۰ کیلو شده بودم. یه روز به خودم اومدم و تصمیم گرفتم لاغر کنم. بدون دکتر رفتن، با ورزش و کم خوری و خوردن غذای سالم. نتیجه شد اینکه بعد از دو سال شدم ۷۰ کیلو و از کردهی خود بسیار خوشنود بودم.
حالا اما دوباره ۱۰ کیلویی اضافه وزن پیدا کردم و این اراده و همت رو ندارم این ۱۰ کیلوی ناقابل رو کم کنم و از شرش خلاص بشم. با این پیشزمینه که من همون آدمی هستم که چند سال پیش تونست ۴۰-۳۰ کیلو از وزنش رو کم کنه!
از این دو حالت درسها و تجربههایی برام حاصل گشته که میگم چه اتفاقهایی باید بیافته تا لاغر کنیم و خودمون رو گول نزنیم که من چاق نیستم، فقط یکم تپلم!
۱. چاق بودن اذیتت کنه
وقتی به مرحلهای برسی که از خودت و چاق بودنت متنفر بشی و بدت بیاد، خواهناخواه یه چیزی در وجودت میگه دیگه بسه. پرخوری و بیتحرکی و بیخیالی دیگه بسه. اینجاست که میری روشهای مختلف لاغر شدن رو میخونی و میپرسی و تو گوگل سرچ میکنی و از درون یکم آروم میشی که خب، من قدم اول رو برای لاغری برداشتم. پس از همین شنبه شروع میکنم، اما…
۲. شنبهی همین هفته میشه شنبهی هفتهی بعد، ماه بعد، سال بعد و…
بزرگترین اشتباه ما آدما اینه که شروع هر کاری رو موکول میکنیم به شنبه. طبق قانون اول نیوتن تصمیمها عملی نمیشوند، بلکه از شنبهای به شنبهای دیگر منتقل میشوند. اگه تصمیم دارید کاری رو انجام بدین از همین الآن شروعش کنید، از فردا هم نه! همین الآن که داری این متن رو میخونی.
من معضل شنبه رو حل کردم و گیر کردم تو گرداب از فردا شروع میکنم. پیش خودم میگم من که امروز صبح کلهپاچه خوردم، دیگه شام هم هرچقدر خوردم عب نداره، از فردا رعایت میکنم. اینه که الآن نمیتونم اون ۱۰ کیلوی ناقابل رو کم کنم. از همون لحظهی تصمیمگیری بدون چون و چرا، تحت هر شرایطی پای تصمیممون بمونیم.
۳. سینوس کسینوس نباشیم!
یعنی تو انجام کارهای لازم برای لاغری نظم داشته باشیم و یه روز انجام بدیم و یه روز انجام ندیم نباشه. اگه قراره هر روز نیمساعت ورزش کنی، تحت هر شرایطی باید قبل از اینکه بخوابی و فردا رو شروع کنی نیمساعت ورزشات رو انجام بدی. وقت نشد و خسته بودم و کار داشتم همهاش بهانهاس. سعی کنیم خودمون رو گول نزنیم.
۴. تو زودپز نیستی
قرار نیست با یه هفته ورزش و کمخوری یا هر کار دیگهای نتیجهی خارقالعادهای ببینی و بگی واو چقدر لاغر شدم. قرار هم نیست با ندیدن این نتیجهی خارقالعاده ناامید بشی و بگی دیگه بیخیالش.
اگه طبق برنامه دکتر پیش میری پس باید طبق برنامه هم نتیجههاشو ببینی، اما اگه مثل من خودت میخوای لاغر کنی قطعاً چند ماه اول شاید تغییر خاصی رو حس نکنی و ناامید بشی؛ اما کمی صبر، سحر نزدیک است.
۵. دوست دارم بخورم، ولی اینبار نـــــــــه
نه گفتن به غذاهای خوشمزه خونگی و ایرانی از ورزش کردن و دویدن روی تردمیل هم سختتره، با اینکه سیر شدی ولی بازم دوست داری که بخوری.
میدونم سخته ولی برای نتیجه گرفتن باید به اون همه غذای خوشمزه و پُرخوری کردن بگی نه و با چندتا لقمه و وقتی هنوز سیر نشدی، مثل یه قهرمان سفره رو ترک کنی.
۶. همین دیگه
هرکسی نسخهی لاغری مخصوص به خودش رو داره، ولی حداقل مواردی که من به صورت تجربی کسب کردم و اینجا گفتم میتونه برای همه مشترک باشه و از انجامشون نتیجه گرفت.
اگه از اینکه چاق هستید احساس راحتی میکنید من دیگه حرفی ندارم، اما اگه مثل من وقتی چاق هستید اعتماد به نفستون کم میشه و اذیت میشید، یه تصمیم و ارادهی قوی، شروع کردن از همون لحظه، استمرار و نظم در انجام تصمیم، نه گفتن به خیلی چیزا و صبوری کردن حتماً نتیجه میده.
من خودم میخوام از همین لحظه که این پست رو منتشر میکنم این مسیر رو دوباره برم تا اون ۱۰ کیلوی لعنتی رو آب کنم و شادتر زندگی کنم.
من خداروشکر هیچوقت چاق نبودم ولی استعدادشو داشتم .
یعنی یکم جلوی خودمو نگیرم شکم و پهلو میزنه بیرون .
خودمو به ورزش عادت دادم و از همه مواد غذایی میخورم ولی کم . این بهترین لذته !
دقیقا منم همینجوریم مسعود عزیزم، یکم رعایت نکنم سری چاق میشم، بهترین کار ورزش و کمخوری هست. ایول به ارادهای که داری 🙂
هه، من قراره لاغر بشم 🙂
حقیقتا خیلی سعی کردم لاغر کنم ولی چون دانش آموزم همیشه ی مسئله ای پیش میاد که باشگاه نرم. غذا هم زیاد نمیخورم ولی استعداد چاقیم بیش از حده! دارم سعی میکنم بیشتر سبزیجات بخورم (هر چند کلا کدو، بادمجون و کرفس نمیخورم ولی جایگزین های خوبی دارند مثل هویج، کاهو، خیار و ..) هر شب بجای شام، سالاد و بعدش هم ی قهوه یا چای و وسلام.
سعی کردم لاغر شم ولی روند لاغر شدن من دقیقا بر عکس روند چاق شدنمه. بعدشم تا میام یکم به خودم بایم و لاغر بشم، میریم شهرستان خونه مامان بزرگ و انقدر تعارف میکنه بخور بچه، پوست استخون میشی و … و بخاطر اینکه تا صبح غر نزنه مجبورم ۲-۳ بار بشقاب و پر کنم.
قبل عید خیلی خوب بودم، الان دوباره مشالله. بزنم بتخته!
خلاصه سرتو درد نیارم، من کلا با اعداد حال نمیکنم (برا همین نمی تونم برنامه نویس بشم) و باید ظاهر و شکل رو ببینم (برا همین طراح شدم) و کم کم غذا رو کم میکنم و بعد از نتیجه گیری، روش ها و کارهایی که کردم رو می نویسم.
ممنونم محمد، یکم انگیزه بهم دادی 🙂
کاملا میفهمم چی میگی آرش جانم 🙂 ولی چارهای نیست، سلامتی خیلی مهمتره و خوشحالم تونستم انگیزه بدم بهت، خودمم دارم لاغر میکنم و اون ۱۰ کیلو رو کم میکنم. منتظر نتیجه تلاشت هستم، منم میگم نتیجه چی شد. موفق باشی 🙂
توکل بخدا :دی
🙂
منم راهنمایی بودم تپل بودم،همه دوسم داشتن و لپمو میکشیدن و قربون صدقم میرفتن،ولی دبیرستان که رفتم همون آدما میگفتن چرا انقدر چاقی چرا لاغر نمیکنی،البته حرفای دیگران برام مهم نبود ولی خسته شده بودم از اینکه لباسایی که دوست دارمو نمیتونم بپوشم،بعد شروع کردم رژیم گرفتن و تمرین سخت کردن و نتیجشو هم گرفتم،٣٠ کیلویی کم کردم روزهای خوب و عالی بود هرچی دوست داشتم میپوشیدم به مدت ٨ سال،ولی الان یه ٢ ٣ سالی هست به شدت اضافه وزن پیدا کردم،مخصوصاً حین خدمت سربازی.سخته بخوام شروع کنم،چون اصلاً حوصله این کارو ندارم چون رژیم و کم کردن وزن حوصله میخواد.امیدوارم یه جرقه ای بخوره که دوباره برم سر تمرین و رژیمو و وزن ایده آل 💪🏻💪🏻
امین جان خیلی خوشحال شدم از دیدن نظرت 🙂 یعنی اصن شکه شدم. شما بینظری داداشم، مرسی که تجربهات رو اینجا به اشتراک گذاشتی امین جان. تو یه بار تجربهاش رو داری پس دوباره میتونی قربونت. میبوست 🙂
من قدم ۱۷۰ هستش تقریبا،،،،،،وزنمم ۷۲ تقریبا،،،،یکم لپ دارم که همون نشون میده چاقم …درضمن استخون بندیمم درشته
میخواستم نظره شماهارو بدونم دوستان
ممنون و سپاس فراوان
محمد جان ممنون که نظرت رو به اشتراک گذاشتی، راستش من خودم قدم ۱۷۴ هست و وزن ایدهآلم ۷۲ کیلو هست، به نظرم آدم خودش مهمه که با خودش رو راست باشه. من خودم الان میدونم چاق شدم با اینکه اطرافیانم میگن نه چاق نشدی. تو همینطور، خودت از همه بهتر می دونی تو چه وضعیتی هستی. بازم ممنون.
سلام محمد جان.مهسا هستم.منم چاق نیستم اما یکم شکم و پهلو دارم.شاید باید بگم تپلم.خخ…منم میخام لاغرکنم….من میوه نمیخوردم.صبحونه هم نمیخوردم حتی گاهی ناهارم نمیخورم با اینکه برا بچه هام غذا درست میکنم ….حالا فهمیدم برا اینکه لاغر کنم باید همه چی بخوووورم.خخخ .شروع کردم صبحونه خوردن.میوه خوردن و پیاده رویمم بیشتر کردم….اما تغییری نکردم هنوز.شبا یکم زیادی شام بخورم حس میکنم زیاد پرخوری کردم درحالیکه زیادم نخوردما.فک کنم معده ام جمع شدس.خخخ خوشحالم….امیدوارم بتونم با راهکارایی که دادی و اراده ام لاغرکنم….بازم مرسی بابت راهکارات…..
سلام مهسا جان، اول از همه ممنون که انقدر باحال و طنازانه نظرت رو نوشتی اینجا.
راستش من فکر میکنم همهی ما فرمول خاص خودمون رو داریم که باید بهش برسیم. این موضوعی که من نوشتم تجربهی لاغری من برای ۵ سال پیش هست تقریبا. الان خود من هم متاسفانه دچار اضافه وزن شدم و از این موضوع ناراحتم. من همون کسی هستم که تونست نزدیک ۳۰ کیلو وزن کم کنه اما حالا مثل قبل نمیتونم این کارو کنم. یه مقدار موضوع پیچیدهاس واقعا. اما سعی میکنم دوباره تناسب اندامم رو به حالت قبل برگردونم و حفظش کنم که از همه مهمتر حفظ کردن این تناسب و شرایط هست.
قطعا موفق میشید، شک نکنید.
مخلصیم 🙂
من دوستداشتم میشد عکس قبل و بعدمو تو دوسال گذشته براتون بفرستم که ۱۳۰کیلو بودم الان شدم ۱۰۰ کیلو که فکرکنم ۴۰کیلو کم کردم ۱۰ کیلو عضله اصافه کردم..چون هم رژیم گرفتم هم ورزش دوچرخه سواری و بدنسازی رو انجام دادم
چقدر خوب و خفن محمد عزیز، واقعا دمت گرم، همیشه کسایی که انقدر خوب و با اراده همچین کاری میکنن و به نتیجه میرسن برام خیلی خیلی زیاد ارزشمند هستن. چون خودم تجربه کردم میدونم چقدر کار سختی هست و واقعا دمت گرم. فقط و فقط باید سعی کنیم این نوع سبک زندگی رو تبدیل به عادت همیشگی کنیم تا این سلامت جسمی رو همیشه با خودمون داشته باشیم. من یه مقدار از حالت ایدهآلم به خاطر رعایت نکردن خارج شدم و دارم تلاش میکنم دوباره برگردم به شرایط خوبم.
دمت گرم که تجربهات رو اینجا به اشتراک گذاشتی.