محمد عباسی‌فرد

یک وبلاگ‌نویس.

کوله پشتی ۹۵

کوله‌پشتیِ ۹۴ رو که می‌نوشتم خیلی ذوق داشتم، آخه اولین‌بار بود که کوله‌پشتی می‌نوشتم، نه اینکه الان ذوق ندارم، چرا دارم ولی احساسم فرق کرده و دارم جدی‌تر به کوله‌ای که می‌خوام ببندم فکر می‌کنم. وقتی می‌خوای کوله‌بارتو ببندی واسه سال ۹۵ باید سال ۹۴ رو مثل یه فیلم توذهنت مُرور کنی.تصمیم دارم چندتا از…

کوله‌پشتیِ ۹۴ رو که می‌نوشتم خیلی ذوق داشتم، آخه اولین‌بار بود که کوله‌پشتی می‌نوشتم، نه اینکه الان ذوق ندارم، چرا دارم ولی احساسم فرق کرده و دارم جدی‌تر به کوله‌ای که می‌خوام ببندم فکر می‌کنم.

وقتی می‌خوای کوله‌بارتو ببندی واسه سال ۹۵ باید سال ۹۴ رو مثل یه فیلم توذهنت مُرور کنی.
تصمیم دارم چندتا از تجربه‌هام تو سال ۹۴ رو تیتروار با چند خط توضیح بنویسم و بگم کدوم تجربه رو تو کوله‌اَم نگه میدارم و کدوم رو دیگه باید از کوله‌اَم خارج کنم.

مدرک تحصیلی خوبه ولی همه چیز نیست

خرداد ۹۴ من هم پیوستم به تعداد زیاد دیگری از دوستان که لیسانس حقوق دارن، یک لیسانس حقوق دیگر. همیشه فکر می‌کردم آدم باید یه چیز رو تا تهش بره. یعنی اگه حقوق خوندی دیگه تا انتهاش که میشه وکیل شدن یا قاضی شدن باید رفت. یه جورایی اینجوری بهمون فهموندن.
ولی درست نیست. تو میتونی لیسانس حقوق داشته باشی و وکیل باشی و در کنارش یک هنرمند خوب هم باشی. آدم‌ها توانایی‌های زیادی دارن، از همشون استفاده کنیم و خودمون رو اسیر یک یا دو مورد خاص نکنیم.

شغلی بر اساس توانایی

وقتی لیسانس حقوق گرفتم گشتم دنبال کار یا کارآموزی تو دفاتر وکالت و موسسات حقوقی که بی‌نتیجه بود. اکثرا کارآموز وکالت می‌خواستن، یعنی کسی که آزمون وکالت قبول شده. فکر می‌کردم دیگه نمیتونم شغل دیگه‌ای داشته باشم جز همین که برم سربازی و بیام آزمون وکالت شرکت کنم و بشم وکیل. راستش از این بابت ناراحت بودم.
اما حالا صاحب شغلی هستم که براساس توانایی و استعدادم اون رو به دست آوردم. توانایی در نوشتن! من الان تو شرکت زرین‌پال به عنوان تولدکننده‌ی محتوا مشغول به کار هستم و خیلی هم خوشحالم، چون از کارم لذت می‌برم. اصلاُ هم مهم نیست رشته‌ی تحصیلیم حقوق هست. توانایی‌هامون رو بشناسیم و ازشون استفاده کنیم و لذت ببریم 🙂

آش کشک خاله‌اس

بخوری پاته، نخوری پاته! سربازی رو میگم. غصه خوردن براش دردی رو دوا نمیکنه. چون زیاد غصه‌اش رو خوردم میگم. برای کسی که در دوران قشنگ نامزدی هست سربازی بدترین اتفاق ممکن میتونه باشه. یک یا دو ماه دیگه باید اعزام بشم.
دارم سعی می‌کنم این ۲۱ ماه رو جوری مدیریت کنم که به خوبی سپری شه، هم برای خودم و هم برای همسر قشنگم. اینا رو گفتم که بگم یه سری اتفاقات رو نمیشه جلوشون رو گرفت ولی میشه مدیریت‌شون کرد که بهتر اتفاق بیافتن.

تجربه‌های گِرون برای یک بار ارزش داره

یک سری جاها و کارها، رفتن و انجام دادنش نیازمند هزینه‌ی نسبتا زیادی هست که همه‌ی ما میگیم اینا فقط واسه آدم پولدارا هست. ولی من اگه بخوام صبر کنم تا پولدار بشم یکم غیر منطقی هست. ممکنه هیچوقت پولدار نشم، ممکنه قبل از پولدار شدنم دیگه در این دنیا نباشم، ممکنه پولدار بشم ولی دیگه تو ۵۰ سالگی ذوقی برای انجام دان اون کارها نداشته باشم و خیلی چیزای دیگه.
باور کنیم با مدیریت و برنامه ریزی میشه خیلی کارها کرد که به چشم فقط مخصوص آدم پولدارهاست. بهتون قول میدم یک بار هزینه کردن و رفتن به رستوران گردان برج میلاد به همراه عشق زندگیتون چنان تجربه‌ای میشه براتون که هیچوقت فراموشش نمی‌کنید. یه سری چیزها با همه‌ی گرون بودنش به تجربه کردنش می‌ارزه. شاید فقط نیاز باشه کمی مدیریت و پس‌انداز کردن و البته متفاوت فکر کردن رو بلد باشیم.

با هم دوست باشیم، با هر تفکری

نمیدونم این جمله رو کجا خوندم ولی خیلی رو من تاثیر داشت، روی روابط اجتماعی و برخورد با آدم‌ها. این جمله اینه:
آدم‌ها رو همونجور که هستن دوست داشته باشیم، نه اونجوری که ما دوست داریم.
وقتی به این جمله فکر کنی و برای خودت اصل قرار بدی دیگه با همه دوست میشی. سر اختلافات سیاسی و اخلاقی و فرهنگی دعوات نمیشه با بقیه، نظر همه رو محترم میشماری و تلاش بیهوده نمی‌کنی بقیه رو مثل خودت کنی تا مثل تو فکر کنن. هر کسی با هر تفکر و فرهنگی محترم هستش. اگه من این کار رو میکنم و دیگری نه، دلیل بر خوب بودن من و بد بودن اون نیست.
مطمئناُ مهمترین چیزی که تو کوله‌ی سال ۹۵ ازش بیش از همه استفاده کنم همین تفکر و دوست بودن با همه‌ی آدم‌ها با هر طرز فکری هستش.

تشکر ویژه از امیر مهرانی دوست‌داشتنی 🙂

عیدتون مبارک 🙂

#از سری یادداشت‌های قدیمی.

در

یک پاسخ به “کوله پشتی ۹۵”

  1. […] ۹۵ در یک صفحه‌ی html کوله‌ام را بستم که البته به اینجا منتقل شده است و چه الان در بخش فارسی […]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *