از روابط عمومی تعاریف گوناگونی نقل شده است. من فکر میکنم حلقه اصلی این تعاریف موضوع ارتباطات است. روابط عمومی را میتوان رأس یک هرم فرضی ارتباطات تصور کرد که لایههای زیرین، هر کدام نماینده یک نوع ارتباطات خاص است. من فکر میکنم میتوان ۷ مدل روابط عمومی و ارتباطات تعریف کرد. هرچند هر سازمان با توجه به نوع ارتباطاتی که دارد، میتواند مدلها و لایههای بیشتر و کمتری نسبت به این ۷ مدل برای خودش تعریف کند.
مدلهای ارتباطی زیر هر کدام دنیایی از دانشها و تجربهها هستند که من به معرفی مختصر آنها میپردازم. اما سعی میکنم از هر کدام نیز به صورت جداگانه یادداشتی بنویسم و مفصلتر دربارهشان صحبت کنیم.
ارتباط با رسانهها: یکی از لایههای ارتباطی مهم در روابط عمومی، ارتباطات رسانهای است. بهرهمندی از ظرفیت رسانهای برای جریانسازی یا حتی خنثیسازی یک جریان، از ضرورتهای فعالیتهای روابط عمومی است. این ارتباط میتواند به واسطه خبرنگارها، دبیران تحریریه و مدیران مسئول رسانه ساخته یا حفظ شود.
ارتباط با سرمایهگذاران: هر کسبوکاری در مسیر رشد و حرکت خود، ذینفعانی تحت عنوان سرمایهگذار دارد. این لایه از ارتباطات میتواند توسط خود بنیانگذاران کسبوکار یا لایه توسعه کسبوکار در جریان باشد.
ارتباط با حاکمیت: در هر سطح و مقیاسی، یک کسبوکار همواره با نهادهای گوناگونی از حاکمیت در ارتباط خواهد بود. نهادهای قانونگذار، نهادهای نظارتی، سازمانهای خدمترسانی و بسیاری از اینگونه نهادها و سازمانها محل ایجاد و برقراری ارتباط یک کسبوکار و حاکمیت است. ارتباط در این لایه میتواند در واحد حقوقی یک کسبوکار بزرگ تعریف شود.
ارتباط با اجتماعات گوناگون (Community): هر صنعتی به تناسب خود، اجتماعات فعال گوناگونی در خود دارد که ایجاد ارتباط و حفظ آن میتواند در برنامهریزیهای آن کسبوکار و حتی به فراخور شرایط مختلف موثر در تسهیل فعالیتهای آن کسبوکار باشد. برای مثال در صنعت تجارت الکترونیک، جامعه توسعهدهندگان، جامعه منابع انسانیها، جامعه بازیسازان، جامعه طراحان و…
ارتباط داخلی: ارتباطات داخلی و درون سازمانی عمدتا از وظایف واحد منابع انسانی است. این ارتباطات میتواند در افزایش توان تیمی و هماهنگی بین تیمها و واحدها بسیار اثربخش باشد. از دل اقداماتی از جنس ارتباطات داخلی، خوراکهای خوبی برای پوشش رسانهای و بیرونی سازمان در بحث برند کارفرمایی خلق میشود که میتواند به کمک تیم و واحد روابط عمومی به درستی پوشش داده شود.
ارتباط با مشتریان: خط مقدم هر کسبوکاری را میتوان واحد ارتباط با مشتری دانست. دقیقا جایی که اولین ارتباط برقرار میشود و بسیار مهم است. ارتباط با مشتری به دلیل اهمیت بالایی که دارد توسط تیم و واحد مخصوص این موضوع انجام میشود. تعامل میان این واحد و واحد روابط عمومی میتواند به برقراری گفتگو با کیفیتتر و اثربخشتر بسیار کمککننده باشد.
ارتباطات بازاریابی: این جنس ارتباطات حول موضوع برندینگ و برنامهریزی و اجرای کمپینهای تبلیغاتی و برندینگ میچرخد. پیرو موضوع ارتباطات با اجتماعات گوناگون، ارتباط با جامعه برندینگ و تبلیغات در این مورد میتواند بسیار کمککننده و الزامی باشد. ترکیب روابط عمومی و بازاریابی را میتوان ارتباطات بازاریابی دانست.
بدون شک نظر شما در انتهای این یادداشت به ارتقا و فهم همگانی و در مرحله اول خود من در موضوع ارتباطات و مدلهای گوناگون روابط عمومی، میتواند بسیار کمککننده باشد. پاسخ به این پرسش در همین راستا است که ارتباطات در سازمان شما و در واحد روابط عمومی چگونه تعریف شده است؟