طبق برنامهی روزانه، باید هر روز یادداشتی در وبلاگم منتشر کنم. برای این کار تصمیم گرفتم به جای اینکه وقت نداشتن را بهانهای برای ننوشتن کنم، فرصتی برای آن ایجاد کنم. پس یک ساعت زودتر بیدار میشوم.
الان نیم ساعت است که به مانیتور و صفحهی سفید نوشته جدید در وردپرس خیره هستم و نمیدانم با چه کلمه و عبارتی، یادداشت امروز را شروع کنم.
اما همیشه یک روش ساده برای نوشتن وجود دارد. از این بنویسید که چرا نمیتوانید بنویسید!
من هم دارم دقیقا همین کار را میکنم. از این روش برای نوشتن یادداشت امروز استفاده کردم و جواب داد. از اینکه نیم ساعت به مانیتور خیره هستم و چیزی برای نوشتن ندارم، نوشتم.
امروز دوازدهمین یادداشت من است، بعد از اینکه تصمیم گرفتم برای وبلاگم یادداشتهای روزانه داشته باشم. به نظرم هرچه این مسیر جلوتر میرود، کار هم سختتر میشود. اما امروز که به این مسیر طی شده نگاه میکنم، قطعا آدم خوشحالتری نسبت به ۱۲ روز گذشته هستم. این ارزشمند است.
هر زمان که نمیدانستید باید از چی بنویسید، حتما این روش را تست کنید و از این بنویسید که چرا نمیتوانید بنویسید؟!
دیدگاهتان را بنویسید