محمد عباسی‌فرد

یک وبلاگ‌نویس.

عطا خلیقی؛ از پرشین بلاگ تا لیویتو

وقتی روی گزینه ایجاد وبلاگ جدید در پرشین بلاگ کلیک می‌کردم، نمی‌دانستم و حتی نمی‌توانستم تصور کنم که قرار است روزی با سازنده و بنیان‌گذار آن همکاری کنم. وبلاگ و وبلاگ‌نویسی برای من آغاز ماجراجویی در اینترنت بود. هیچوقت حس هیجان‌انگیزی که در لحظه ساخت یک وبلاگ جدید یا حتی پست کردن یک مطلب جدید…

عطا خلیقی

وقتی روی گزینه ایجاد وبلاگ جدید در پرشین بلاگ کلیک می‌کردم، نمی‌دانستم و حتی نمی‌توانستم تصور کنم که قرار است روزی با سازنده و بنیان‌گذار آن همکاری کنم.

وبلاگ و وبلاگ‌نویسی برای من آغاز ماجراجویی در اینترنت بود. هیچوقت حس هیجان‌انگیزی که در لحظه ساخت یک وبلاگ جدید یا حتی پست کردن یک مطلب جدید در وبلاگ داشتم را فراموش نمی‌کنم. بلاگفا، میهن بلاگ و پرشین بلاگ جز اصلی‌ترین سرویس‌های وبلاگ‌نویسی در آن سال‌ها (برای من ۱۳۸۴-۸۵) بودند. من در همه آنها وبلاگ داشتم. هر کدام را از جهات مختلف بررسی می‌کردم؛ اما گزاره مهمی در ارجح دانستن یکی بر دیگری این بود که بتوانم نام دلخواهی که هنوز ثبت نشده است را  برای وبلاگم ثبت کنم.

عطا خلیقی عزیز و دوست‌داشتنی از افراد شناخته شده اکوسیستم فناوری و استارتاپی ایران بوده و است. به همین دلیل، من هم اسم او را شنیده بودم و عکس‌اش را در جاهای مختلف دیده بودم. در خبر‌ها و رسانه‌ها، در رویدادها به عنوان سخنران و مهمان، در استارتاپ‌ویکندها و هر گوشه و کناری در این فضای استارتاپی. سال‌های ابتدایی وبلاگ‌نویسی‌ام نمی‌دانستم پرشین بلاگ هم منتسب به عطا خلیقی است. اما بعدترها این موضوع هم در کنار دیگر فعالیت‌های او، زنجیره اطلاعات ذهنی من را کامل‌تر کرد.

خاطرم است اولین‌بار عطا خلیقی عزیز را در الکامپ ۱۳۹۷ ملاقات کردم. به این صورت که همراه با مصطفی لامعی عزیز در حال گذر از راه‌روهای نمایشگاه بودیم که عطا خلیقی را دیدیم. بدون شک اگر مصطفی لامعی کنار من نبود، من هم به سادگی از کنار عطا خلیقی عزیز رد می‌شدم. اما حال و احوال پرسی این دو رفیق قدیمی باعث شد من هم در حد سلام و خداحافط با عطا خلیقی هم‌کلام شوم.

امروز چندین و چند سال است که از این ماجراها گذشته است. روزی که مصطفی امیری من را به عطا خلیقی برای همراهی در موضوع روابط عمومی و برگزاری رویداد مربوط به پروژه جدید آقا عطا عزیز به اسم لیویتو که یک سرویس استریم است، معرفی کرد، من به ۱۵-۱۶ سال پیش پرتاپ شدم. راستش باورم نمی‌شد قرار است در کنار کسی کار کنم که در دوران نوجوانی و آشنایی‌ام با اینترنت و وبلاگ‌نویسی، به خاطر سرویسی که او ساخته بود، چه روزهایی را شب و چه شب‌هایی را روز کرده بودم.

این را به خود آقا عطا هم گفته‌ام، اینجا هم می‌گویم؛ ذهنیتی که از عطا خلیقی برای خودم ساخته بودم، فردی بسیار جدی بود که احتمالا تعامل و ارتباط با او باید به شدت سخت و چالشی باشد. اما همان لحظه‌های ابتدایی این ارتباط متوجه شدم که چقدر دچار خطای ذهنی بوده‌ام. به نظر من عطا خلیقی جز یکی از خوش‌ اخلاق‌ترین و خوش انرژی‌ترین افرادی است که من تا به امروز افتخار همکاری با آنها را داشته‌ام.

این روزها عطا خلیقی و تیم خوب لیویتو، در حال کار بر روی این پلتفرم و سرویس استریمینگ هستند. به قول عطا خلیقی: «خانه و بستر اول نشر محتوا، وبلاگ‌ها و نوشتارها بود، خانه دوم میکروبلاگینگ و توییتر بود، خانه سوم عکس‌ها و تصاویر و اینستاگرام بود، خانه بعد از آن ویدیو‌ها و ولاگ‌ها و یوتیوب است و خانه امروز و بستر فعلی نشر محتوا، استریمینگ است. لیویتو، پرشین‌ بلاگ امروز است.»

اینجا هم ورودی دفتر لیویتو با حضور کریتوس (خدای جنگ) است :)))

در

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *