محمد عباسی‌فرد

یک وبلاگ‌نویس.

قبلن‌های شبکه‌های اجتماعی

روزایی که هنوز اکثر اتفاقات زندگیمون آنلاین نشده بود، همین کارهایی که الآن با اپلیکیشن‌ها، سرویس‌های آنلاین و شبکه‌های اجتماعی داریم انجام میدیم رو به صورت واقعی و آفلاین انجام میدادیم و چقدر هم باحال‌تر بود به نظرم. درسته که الان دسترسی و کار کردن با سرویس‌های آنلاین آسون‌تر و سریع‌تر شده ولی انگار تو…

روزایی که هنوز اکثر اتفاقات زندگیمون آنلاین نشده بود، همین کارهایی که الآن با اپلیکیشن‌ها، سرویس‌های آنلاین و شبکه‌های اجتماعی داریم انجام میدیم رو به صورت واقعی و آفلاین انجام میدادیم و چقدر هم باحال‌تر بود به نظرم.

درسته که الان دسترسی و کار کردن با سرویس‌های آنلاین آسون‌تر و سریع‌تر شده ولی انگار تو وجودشون احساس نیست؛ مثلاً حسی که با دیدن عکس تو آلبوم عکس به آدم منتقل میشه هیچوقت اینستاگرام نمیتونه به آدم منتقل کنه.

زمانی که اینستاگرام و پینترست نبودن و موبایل‌ها دوربین نداشتن، هر خانواده یه دوربین داشت که با کلی ذوق از اتفاقات جذاب زندیگیشون عکس می‌گرفتن و چقدر ذوق وجود داشت واسه چاپ شدنشون و گذاشتن‌شون تو آلبوم عکسامون. البته وای از اون روزی که یه اتفاق ساده باعث میشد فیلم دوربین عکاسی بسوزه و عکسا سیاه بشن ؛)

اون موقعه‌ها یادمه دفترچه تلفن از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود و خودم همیشه یه کوچیکش رو داشتم و با کلی ذوق شماره‌ی دوستانم رو که حتی یه صفحه از اون دفترچه تلفن رو هم پر نمی‌کرد، یادداشت می‌کردم و همیشه همراهم داشتم.
بعد از اینکه تلفن‌ها دفترچه تلفن‌دار شدن و دوستامون رو تو فیس‌بوک پیدا کردیم و با اسکایپ باهاشون تماس گرفتیم، دیگه الآن دفترچه تلفن و تماس تلفنی برای گپ زدن و درد و‌ دل کردن معنی نداره.

یه زمانی دفترچه یادداشت و کاغذ و قلم جزء جدا نشدنی همه‌ی ما محسوب میشد و با یه خودکار شروع می‌کردیم به نوشتن از هر چیز، یعنی از هر موضوعی میتونستی تو اون دفترچه یادداشت پیدا کنی و بخونی، از عاشقانه‌های خودت و خاطرات خوب و بدت تا کارها و تکالیف فردا و لیست خرید مامان ؛)
حالا اینا تقسیم شدن؛ یه سری‌شون تو یادداشت‌های گوشی‌ها جا خوش کردن، یه سری‌هاشون رو توییت می‌کنیم و یه سری دیگه‌شون رو تو تامبلر و وردپرس می‌نویسیم.

هیچوقت یادم نمیره، عاشق کارت‌های ویزیت و جمع کردنشون بودم و تو کیف پولم همیشه چندتایی داشتم و کلی کلاس میزاشتم باهاشون ؛) الان هم کارت ویزیت هنوز کلاس‌کار و کارایی خودش رو داره ولی قطعاً لینکدین جایگزین بهتری شده واسه همه.

اگه از این تفاوت‌ها یه فیلم درست بشه قطعاً همه‌مون دلمون واسه خودمون و اتفاقات جذاب قدیم‌ترها تنگ میشه و چهره‌هامون موقع دیدن اون فیلم دیدنی میشه، به شرطی که مثل همون موقع‌ها دور هم بشینیم پای تلویزیون و سی‌دی رو بزاریم تو دستگاه و دور هم فیلم ببینیم و لذتش رو ببریم نه تنهایی تو یوتیوب!

در

۸ پاسخ به “قبلن‌های شبکه‌های اجتماعی”

  1. آرش دامن افشان Avatar
    آرش دامن افشان

    ما هم یک دوربین داشتیم قشنگ اندازه یک‌ کارتون اتو بود 🙂 مارک پاناسونیک و خیلی از اتفاقات زندگیمون از ۸۲ تا ۸۸ رو با اون گرفتیم، برای اولین باری که بابام گوشی N70 رو از داییم گرفت زندگیمون متحول شد و برا اولین بار با گوشی عکس می‌گرفتیم :)) یادش بخیر این روزها خیلی نوشته های هردومون درباره گذشته شده !!?

    1. محمد عباسی‌فرد Avatar

      :)) هممون این تجربه رو داشتیم و با ورود موبایل‌های دوربین‌دار رنگ و بوی زندگیامون عوض شد. این تحول واسه ما با دوربین نوکیا ۶۶۰۰ رقم خورد :))
      آره، انگار بدجور دلتنگش شدیم. مرسی آرش جان 🙂

      1. آرش دامن افشان Avatar
        آرش دامن افشان

        راستی قبلن درست نیست هااا، قبلا درسته !

        1. محمد عباسی‌فرد Avatar

          درسته هرجور راحتیم نباید بنویسیم ولی استثناً قبلاً رو اینجوری نوشتم، ممنون 🙂

  2. مسعود Avatar
    مسعود

    اتفاقا ما هم یه دوربین یاشیکا داشتیم بابام باهاش کار میکرد .
    چقدرحال میداد میرفتیم عکسامونو ظاهر میکردیم …
    چند روز پیش هم چندتا دفترچه تلفن خالیه قدیمی داشتیم که بابام گفت بندازیمشون دور ، دیگه به کار نمیان …

    1. محمد عباسی‌فرد Avatar

      واقعا چقدر حال میداد 🙂 ممنون مسعود جان برای نظرت و اینکه وقت میزاری واسه خوندن نوشته‌ها 🙂

  3. شهاب سیاوش Avatar
    شهاب سیاوش

    من از اونام که میگم اگه همه با هم تصمیم بگیرن که کلن یه سالی اینترنت رو خاموش کنیم، بدم نیستا! یهو ملت کلی وقت اضافی میارن :))
    یا مثلن اگه امکانات باشه بریم تو یه جزیره‌ای جایی زندگی کنیم یه مدت!

    1. محمد عباسی‌فرد Avatar

      منم پایه‌ام :)) شاید بشه خودمون برای یه هفته اجراش کنیم ولی خیلی از ملزومات زندگی‌مون وابسته شده به همین چیزا، یه سریامون از همین چیزا درآمد داریم کسب می‌کنیم!
      ممنون برای نظرت شهاب جان 🙂

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *