از وقتی که یادم میاد بهمون القا کردن که موفقیت یعنی فقط دکتر و مهندس شدن و بدتر از اون با نشون دادن آدمهای بزرگی مثل رفتگرهای شهرداری، عدم موفقیت رو اینجوری برامون ترسیم کردن؛ متاسفانه.
اما دایرهی موفقیت خیلی بزرگتر از این حرفاست و این بخش از موفقیت که برامون ترسیم کردن، مربوط به موفقیت برای پول درآوردن و زندگی خوب داشتنه که حالا میفهمم برای موفق بودن و پول درآوردن صرفا نیازی نیست دکتر یا مهندس باشی.
جوری بود که اگه تو یه حرفه یا هنر، استادانه و هنرمندانه میتونستی یه وسیله یا اثری رو خلق کنی، موفق محسوب نمیشدی و اصن دیده نمیشدی، چرا که درس نخوندی و دکتر و مهندس نشدی!
کشیدن تابلو نقاشی، ساختن موسیقی، گفتن شعر، نوشتن داستان، نوشتن برنامه، گرفتن عکس و هزارتا کار دیگه که هرکدوم نیازمند ذهنی خلاق و هنرمند هست، هیچوقت به چشم جامعه موفقیت نامیده نمیشد، چرا که همه فقط دکتر بودن، مهندس بودن، خلبان بودن، وکیل بودن و تهش دیگه پلیس و معلم بودن رو موفقیت میدونستن.
این دیدگاه پدر و مادرها و بزرگترهای ما بود که بهمون دیکته میشد و باعث میشد هیچ تصور دیگهای رو برای آیندهمون نداشته باشیم و اگه ته ذهنمون به نویسنده شدن فکر میکردیم چند ثانیه بعد تو دلمون بگیم از نویسندگی که پول در نمیاد!
پول درآوردن معیار موفقیت نیست. اینو روزی هزار بار باید برای خودمون تکرار کنیم. خوشحالم که الان ذهنیتها تا حدودی تغییر کرده اما هنوزم وقتی از یه بچه میپرسی میخوای چی کاره شی همون جوابهای همیشگی رو میشنویم.
چرا یه بار نمیشه یه بچه بگه میخوام نقاش بشم، نویسنده بشم، برنامهنویس بشم، ورزشکار بشم یا خیلی موقعیتهای شغلی دیگه. چون یه جای کار میلنگه و بزرگترها از بچگی مفهوم موفقیت رو اشتباه برای بچهها ترسیم کردن.
فکر کنید پدر و مادر شدید و بچهی شما برخلاف خواسته و ایدهآل شما رفته دنبال علاقهاش و اتفاقا در اون زمینه به موفقیت رسیده و داره کم کم درآمد هم کسب میکنه. مثلا رقاص شده!! داره با یه گروه در قالب تاتر هر شب اجرا میره و از زندگیش لذت میبره.
آیا اونوقت شما به احترامش بلند میشید و دست بزنین؟ با افتخار از کاری که فرزندتون میکنه به همه میگین و تعریف کنید؟ مثل همین کاری که بچههای گروه بلک لایت لند دارن میکنن و دنیا رو با رقص جای بهتری کردن.
بدون شک یه روزی همهی ما پدر و مادر میشیم مگه اینکه خودمون دوست نداشه باشیم. اما وقتی پدر و مادر شدیم بیاییم آگاهانهتر موفقیت رو برای بچههامون تعریف کنیم و مثل یه ربات برنامهریزیشون نکنیم که فقط و فقط باید دکتر و مهندس بشن و اگر نه شیرمو حلالت نمیکنم.
باید یاد بگیرن آدمها تو هر زمینهای که حرفی برای گفتن داشته باشن و بتونن همه رو شگفتزده کنن و وادار به تحسین کنن، یعنی موفق شدن. اینجاست که بهتره به نقاشی شاید مسخرهی بچهمون توجه کنیم!
پاسخ دادن به حانیه لغو پاسخ