طبق ماده ۸۴۳ قانون مدنی فقط میتوان بر یک سوم اموال وصیت کرد و دو سوم باقیمانده اموال بر اساس قانون مدنی و نسبتهای تعیین شده، بین وراث تقسیم میشود. پس وقتی کسی میگوید فلانی را از ارث محروم میکنم، احتمالا به دلیل فشارهای حاصله دچار هذیانگویی شده است.
من فکر میکنم این روزها اهمیت چیزهایی مثل اکانتهای ما در شبکههای اجتماعی، کم از اهمیت اموال منقول و غیرمنقول ما در دنیای واقعی ندارند. احتمالا تعداد دنبالکنندگان ما و تعداد لایکهای ما در شبکههای اجتماعی در مقایسه با متراژ خانهها، مدل ماشین و گجتهایی که استفاده میکنیم، چه بسا قیمتیتر و ارزشمندتر شده باشند.
وقتی برای انتشار یک استوری در پیج اینستاگرام فلان اینفلوئنسر مبلغ ۵ میلیون تومان باید پول پرداخت شود، بعد از مرگِ ناگهانی همان اینفلوئنسر، چه اتفاقی برای پیج آن دوست تاثیرگذار میافتد؟ مگر نه اینکه افرادی که به آن پیج دسترسی دارند، میتوانند از آن همچنان پول به جیب بزنند یا در بدترین حالت آن پیج را با مبلغی گزاف به فروش برسانند؟
ضمن اینکه با نگاهی گذرا به تاریخچه شبکههای اجتماعی در ایران و رفتار عجیب کاربران شبکههای اجتماعی در مقاطع حساس تاریخی(!)، پیشبینی میشود بعد از مرگ آن عزیز از دست رفته و در مدت زمان کوتاهی، شاهد رشد چندین برابری دنبالکنندگان آن مرحوم نسبت به زمان حیات و جان کندنهای شبانهروزیاش برای جذب مخاطب باشیم.
از سالها پیش بر سر اینکه بعد از مرگ آدمها چه سرنوشتی در انتظار صفحات آنها در شبکههای اجتماعی است، بحثهای زیادی شکل گرفته است. پیرو همین موضوعات مطرح شده اکثر پلتفرمهای آنلاین اجتماعی امکانی را برای کاربران ایجاد کردهاند که هرکسی میتواند برای صفحهی اجتماعی خود بعد از مرگش، وارث تعیین کند.
فیسبوک، گوگل و احتمالا تا امروز اکثر پلتفرمهای آنلاین اجتماعی، تنظیماتی را در اختیار صاحب اکانت می گذارند تا میزان دسترسی و کارهایی که وارث او بعد از مرگش میتواند انجام دهد را تعیین کند.
بدون شک یک روزی محمد عباسیفرد و همهی ما از دنیا خواهیم رفت و تنها چیزی که باقی میماند، اثر کارها و رفتار ما بر بازماندگان است. همین یادداشتها و فعالیتهای ما در شبکههای اجتماعی میشود میراث ما. به همین دلیل است که تاکید دارم محتوا، میراث من است.
تمام دارایی من از فضای آنلاین خلاصه میشود به چندین اکانت خاک گرفته در شبکههای اجتماعی مختلف، یک صفحهی نیمه جان در توییتر و اینستاگرام و همین وبلاگ دوستداشتنی.
وصیت میکنم مجموع دنبالکنندگانم در شبکههای اجتماعی را به کسانی هدیه کنید که به هر قیمتی به دنبال بالا رفتن عدد دنبالکنندگانشان هستند، تا شاید این عطش و سیریناپذیریشان تمام شود.
مجموع لایکهایم را هم بدهید به آنها که برای گرفتن لایک از دیگران، حاضر به زیر پا گذاشتن انسانیت میشوند تا شاید این محتاجان به لایک، برای سفر به اعماق سیاهی کمتر مشتاق باشند.
اما این وبلاگ؛ اینجا خانهی من در فضای آنلاین است. نگذارید چراغش خاموش شود. هزینهی نگهداریاش ناچیز است. سالیانه ۳۰۰ الی ۴۰۰ هزار تومان. اینجا حکم میراث من را دارد. اگر قرار باشد یادی از من بماند و فراموش نشوم، همین وبلاگ است.
حالا اگر ذهن شما هم مثل ذهن مریض من درگیر این موضوع شده است، فکر میکنید چه میراثی از خود در فضای آنلاین به جا خواهید گذاشت و چه اتفاقی بعد از مرگ برای آنها خواهد افتاد؟
پاسخ دادن به یاور مشیرفر لغو پاسخ