محمد عباسی‌فرد

یک وبلاگ‌نویس.

معجزه ارتباطات

معجزه ارتباطات همین است. روابط عمومی، صنعت فولاد و پتروشیمی، اکوسیستم نوآوری و فناوری، تهران، بندرعباس، محصول و سرویس آنلاین، محصول حاصل از دل طبیعت و ارتباط بین این اجزای به ظاهر بی‌ربط. همه اینها با همان جز اول یعنی روابط عمومی و ارتباطات به هم پیوند خوردند. اما تصور اینکه فعالان و مدیران روابط…

معجزه ارتباطات همین است. روابط عمومی، صنعت فولاد و پتروشیمی، اکوسیستم نوآوری و فناوری، تهران، بندرعباس، محصول و سرویس آنلاین، محصول حاصل از دل طبیعت و ارتباط بین این اجزای به ظاهر بی‌ربط. همه اینها با همان جز اول یعنی روابط عمومی و ارتباطات به هم پیوند خوردند. اما تصور اینکه فعالان و مدیران روابط عمومی دو صنعت از دنیاهای متفاوت یعنی صنعتی سخت به نام فولاد و پتروشیمی و صنعتی نرم به نام دیجیتال و تجارت الکترونیک گرد هم آیند و از تفاوت‌‌های روابط عمومی و ارتباطات در هر کدام از این صنایع صحبت کنند، دور از ذهن من بود.

اما یک ارتباط، حلقه وصل این زنجیره شد. حضور مجتبی احمدی عزیز مدیر روابط عمومی شرکت فولاد صبا در دفتر زرین‌پال به واسطه آشنایی ما در دوره MBA ارتباطات دانشگاه تهران، گپ و گفتگو درباره یک ایده، یعنی دور هم جمع کردن مدیران روابط عمومی این دو صنعت در بندر عباس به میزبانی شرکت فولاد صبا، شد آنچه در این یادداشت بازگو می‌کنم.

این ایده و رویداد را با امیرحسن موسوی مدیر ارشد و سابق ارتباطات دیجیکالا، مهدی امیرپور مدیر روابط عمومی دیجیکالا، امیرحسین شعبانیان مدیر روابط عمومی سابق علی‌بابا و این روزهای تپسی، میلاد اسلامی‌زاد مدیر روابط عمومی سابق و سال‌های دور اسنپ و این روزهای انجمن تجارت الکترونیک، سحر افاضلی مدیر روابط عمومی پادرو، عطیه نوری مدیر روابط عمومی اسنپ، هستی شهریزفر مدیر روابط عمومی آروان کلاد و امیرمهدی حقیقت مدیر روابط عمومی کافه‌بازار مطرح کردم و از این جمع دوست‌داشتنی با امیرحسن، مهدی و میلاد راهی بندرعباس شدیم. حسین کلهر عزیز و دوست‌داشتنی هم به عنوان مدیر پنل گفتگو روابط عمومی مدرن در کنار ما و یک روز قبل‌تر از ما در بندرعباس حاضر بود.

اگر بخواهم بدون سانسور این یادداشت را بنویسم، باید بگویم که ذهنیت ما از نوع اقدامات و فعالیت‌های روابط عمومی دوستان ما در صنعت فولاد، دچار سوگیری از این جنس بود که احتمالا با رویکردی بسیار سنتی در حوزه روابط عمومی طرف خواهیم بود. اما غلط بود.

من فکر میکنم روابط عمومی مدرن در صنعت دیجیتال و روابط عمومی در صنعت فولاد در چند جز تفاوت داشت. ادبیات و ابزار. و آن تصور که بین این دو رویکرد در روابط عمومی فاصله زیادی وجود دارد، تصور اشتباه من بود.

این را تمام کسانی که در حوزه کسب‌وکارهای آنلاین فعال هستند به خوبی می‌دانند، اینکه استفاده از ادبیات و کلمات انگلیسی بسیار رایج است. و حتی به غلط نشانه فهم بیشتر به حساب می‌آید. موردی که دوستان صنعت سخت به راحتی و نرمی با ادبیات فارسی از روابط عمومی صحبت می‌کردند و تلاشی برای آب و تاب دادن صحبت‌ها با ترکیب اصطلاحات انگلیسی نداشتند.

با توجه به اینکه کسب‌وکار دوستان فولادی از نوع B2B است، بیشترین اقدامات و فعالیت‌های ارتباطی آنها از نوع ارتباط با حاکمیت و کسب‌وکارهای دیگر است و بهترین ابزار برای این ارتباط، ارتباط چهره به چهره و توافق‌های از پس این دیدارها است. اما ابزارهای زیادی برای روابط عمومی مدرن در صنعت دیجیتال وجود دارد که روابط عمومی را در هر موردی قابل اندازه‌گیری می‌کند. ضمن اینکه نوع بحران‌های روابط عمومی در این نوع مدل کسب‌وکار با کسب‌وکاری که از جنس B2C است بسیار متفاوت است.

جدا از موضوع این رویداد و روابط عمومی، من برای اولین‌بار بود که به شهر بندرعباس می‌رفتم. نمی‌خواهم جز به جز از آنجا بگویم، فقط می‌گویم که باید برای بار دوم و با زمان بیشتر به آنجا سفر کنم و از زیبایی‌هایش لذت بیشتری ببرم.

این سفر برای من فرصت بزرگی بود برای عمق دادن به ارتباطاتم. من فکر میکنم جهان بدون ارتباطات، بدون معناست. نه فقط ارتباطات انسانی، بلکه ارتباطات از هر نوع و گونه‌ای.

در

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *