فکر نمیکنم تا به حال کسی به دادگاه مراجعه کرده باشد و صرفاً به دلیل اینکه دیگری دلِ او را شکسته و روح و روان او را آشفته کرده، اقامهی دعوا کند.
قوانین موضوعه، تقریباً دربر گیرندهی کلیهی روابط اجتماعی هستند، اما شامل روابط اجتماعی صرفاً پایبند به اخلاق نیستند. منظور من نیز، روابط صرفاً اخلاقی است که شامل ضررهای مادی نمیشود و بیشتر با وجدان و قلب آدمی سروکار دارد، و اگر نه تمام اعمال مجرمانه، کاملاً و در بالاترین درجه، به دور از اخلاق هستند و علاوه بر ضررهای مادی، صدمات روحی و معنوی جبران ناپذیری را هم برای اشخاص دربر دارد.
روزانه همهی ما، بسیار شاهد این نوع بداخلاقیها هستیم؛ البته متاسفانه. مُدعای این حرف من میتواند تعداد فراوان پستهای منتشر شده توسط کاربران در شبکههای اجتماعی (فیسبوک، توییتر، اینستاگرام و…) و شبکههای ارتباطی (لاین، وایبر، واتساَپ و نه واتسآپ 🙂 و…) در رابطه با موضوعات اخلاقی متفاوت باشد که هر روز، خوانده یا نخوانده آنها را تایید و لایک میکنیم. مانند:
قدرت در دیدن معایب نیست، در گفتن محاسن است.
با کسی که بِهِت بدی کرد، به خاطر اینکه دوسش داری به آسونی آشتی نکن، چون اون مقصر هست و اشتباه کرده، اگه قدر تو رو میدونست در حَقِت بدی نمیکرد، تو خدا نیستی که اگه کسی توبه شکست بگی باز آید.
اگر به من حسادت میکنند، حتما از آنها برترم.
تلافی کردن از انرژی خودم میکاهد.
تا با کفش کسی راه نرفتم، راه رفتنش را قضاوت نکنم.
و نمونههای مشابه…
اینها همان قوانین نانوشته هستند که در این قالب بیان میشوند، اما میخواهم راجعبه اینگونه جملات که در حال حاضر بسیار فراوان و پرکاربرد شدهاند، دو نکتهای بیان نمایم.
یک. اکثر این عبارات درست هستند و مورد تایید، اما هستند در بین این جملات، عباراتی که تعمل راجعبه آنها به نادرستیشان ختم میشود؛ در نمونههای بالا میتوانید یک نمونه از این عبارات را پیدا کنید. پس خواهشی که دارم، این است که بدون تعمل و فکر راجعبه اینگونه عبارات، آنها را با لایک کردن خود، تایید نکنیم.
دوم. چقدر به این عبارات و جملات اخلاقیِ درست، عمل میکنیم؟!! چطور ممکن است اشخاص، خود منتشر کنندهی اینگونه عبارات اخلاقی باشند ولی خود برعکس آن عمل کنند، یا آنها را تایید کنند ولی چندی بعد فراموش کنند. اگر همهی ما به این قوانین نانوشتهی اخلاقیای که در قالب عبارات مختلف میبینیم، عمل میکردیم که دیگر شاهد این همه جملات اخلاقی امر و نهیگونه نبودیم. پس بیاییم علاوه بر نشر و تایید این عبارات اخلاقمدار، خودمان نیز با اخلاق عمل کنیم.
من این قوانین نانوشته را با عنوان قوانین انسانیت یاد میکنم و در کلام آخر میخواهم بگویم؛ اجازه دهیم قلب رئوفمان، این قوانین انسانیت را به بهترین شکل ممکن برایمان وضع کند.
دیدگاهتان را بنویسید