از روزی که به دلیل شیوع ویروس کرونا، ماندن در خانه و کار در خانه را به کار در شرکت و رفتن به شرکت ترجیح دادم، تجربیاتی برایم حاصل گشته است که در ادامهی این یادداشت خواهم گفت.
تا قبل از موضوع دورکاری به دلیل شیوع کرونا ویروس، تقریبا هر شب بعد از اینکه از شرکت برمیگشتم و چند ساعتی در کنار همسرم به گفتگو و صرف شام میگذراندم، یکی دو ساعتی را هم برای انجام کارهایی که به صورت پروژه در اختیار داشتم کنار میگذاشتم.
تصورم این بود که کار در خانه و دورکاری کردن، مثل همان یکی دو ساعت باشد؛ اما اینگونه نبود.
وقتی که قرار است صبح به شرکت بروم، میدانم که اگر کمی دیرتر از خانه راه بیافتم و بیشتر به خواب شیرین دم صبح ادامه دهم، باید نگران پیدا شدن یک جای خالی در مترو باشم و ساعت خلوتی نسبی مترو را به خاطر نیم ساعت خواب بیشتر از دست بدهم. پس همیشه یک بار روانی و ذهنی، محرک من برای سر وقت بیدار شدن میشود.
اما در این روزهای قرنطینه مانند به خاطر ویروس کرونا، صبحها به خاطر آزادی عمل بیشتر، بیدار شدن از خواب برای من به یکی از سختترین چالشهای زندگی بدل شده است. در این چند روز با خودم را با کتک و ناسزا از خواب بیدار میکنم ؛)
زمانی که در شرکت و دفتر کار حضور داریم، کمتر موضوعی غیرمرتبط با کار وجود دارد که باعث شود تمرکز شما از روی کار دور شود. اما وقتی قرار است در منزل کار کنیم، هرچیزی میتواند عامل حواسپرتی ما از کار باشد.
با توجه به تجربیات این چند روز، پیشنهاد میکنم برای اینکه شرایط بهتری برای کار در خانه فراهم باشد، حتما و حتما یک اتاق یا فضای خاصی را همراه با میز و صندلی فقط به کار کردن اختصاص دهید و از اهالی منزل خواهش کنید در زمان مشخصی، کمترین خواسته و تقاضا را در موارد مختلف از شما داشته باشند.
در حال حاضر یکی از مشکلات من برای کار در خانه، نداشتن میز مخصوصی برای کار است. کار با لپتاپ روی زمین فقط نیم ساعت جواب میدهد، بعد از آن یک نفر باید مسئول بیدار کردن شما از خواب شود. ضمن اینکه برای سلامت جسم هم مناسب نیست.
فعلا میز ناهارخوری در آشپزخانه را انتخاب کردهام، اما یک درمان موقت است. در تصویر زیر میفهمید چرا؟
دیدگاهتان را بنویسید