امکان ندارد برای ساخت یک ساختمان چندین طبقه، ستونهای آن را بدون ساخت فونداسیون بنا کنند. در حرفه روابط عمومی نیز مانند هر تخصص و حرفهٔ دیگری، اصول و پیشنیازهای اساسیای وجود دارد که حکم همان فونداسیون و ستونهای ساختمان را دارد. شاید بتوان تا یک یا دو طبقه را ساخت، اما همواره خطر فرو ریختن و زیر آوار ماندن در ساختمان آن تخصص و حرفه، ما را تهدید میکند.
طبقات ساختمان روابط عمومی شامل تدوین استراتژی و برنامهریزی، مشخص کردن مخاطبها، انتخاب پیام مناسب، انتخاب کانال دسترسی درست، مدیریت بحران، اجرا و اقدامات در فرمهای درست است. اما فونداسیون یا پیشنیاز این طبقات برای شخصی که عهدهدار این مسئولیت است، از اصول پایهای و اساسی کار در روابط عمومی است.
من با توجه به تجربههای کاری و دانشی که از مطالعه مقالات و کتابهای روابط عمومی برداشت کردهام، فکر میکنم مواردی که در ادامه خواهید خواند، میتواند از پیشنیازهای مهم و اساسی برای کار در حرفهٔ روابط عمومی باشد.
۱. یادگیری مستمر و روحیهٔ جستجوگری
هر شخصی نسخه مخصوص به خودش را برای یادگیری دارد. حتما لازم نیست آموزش و یادگیری به طور رسمی و کارگاه آموزشی آنلاین یا حضوری باشد. یادگیری میتواند از حرف زدن با دیگران ایجاد شود. با جستجو کردن در مطالب مختلف شکل بگیرد.
من همین وبلاگ را بهانه یادگیری خودم میدانم. تلاش میکنم جستجو کنم و ابعاد مختلف موضوعات را بفهمم. اما زمانی که خودم را با نوشتن در این وبلاگ، درگیر ماجرا نکنم، یادگیری من موثر و ماندگار نمیشود. این کار باعث میشود یادگیری مستمر و روحیه جستجوگری را در خودم همیشه زنده نگه دارم. مطمئن هستم هر کسی راه و روش خودش را دارد، فقط باید آن را عملیاتی کند.
همان موقع که دست از یاد گرفتن بر میداری، شروع به مُردن میکنی.
آلبرت انیشتین
۲. اعتمادسازی و رفتار صادقانه
تصوری که از کار در روابط عمومی وجود دارد، این است که باید کمی چاشنی دروغ و دورویی را در آن لحاظ کرد. اما من با آن کاملا مخالف هستم. اتفاقا برعکس، لازمهٔ کار در روابط عمومی صداقت داشتن و اعتمادسازی است.
روابط عمومی برای مثبت نشان دادن یک موضوع منفی نیست. چیزی که منفی است، منفی است. اما میتوان با اعتمادسازی و شفافیت، پیام درستی را صادقانه منتقل کرد تا به مرور تصورات منفی و بدبینانه را ابتدا خنثی و بعد به دیدگاهی مثبت تغییر داد.
۳. ساختنِ روابط انسانی
بدون وجود ارتباطات سازنده و موثر، احتمالا کار کردن در روابط عمومی سخت و غیرممکن باشد. اما وجود ارتباطات به معنی داشتن شماره تماس افراد مختلف و خبرنگارها نیست.
ارتباط موثر و همدلانه به این معنی است که با هر شخص با توجه به سلایق و احوالاتش، ارتباطی انسانی و دوستانه برقرار شود. باید درباره عادتها و فعالیتهای روزمرهٔ آنها جستجو کرد. بهتر است لحظه تماس، صرفا برای امور کاری نباشد و تماسهایی از جنس روابط انسانی در دراز مدت شکل بگیرد.
۴. داشتن سرعت عمل و مدیریت همزمان کارهای مختلف
در کنار فعالیتها و اقدامات از پیش برنامهریزی شده برای روابط عمومی، به دلیل پیشآمدها و اتفاقات مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و… همچنین جریانات پیرامون سازمان، همواره باید آمادگی لازم برای اقدام درست و به موقع در مواجهه با این اتفاقات وجود داشته باشد.
داشتن سرعت عمل و توانایی مدیریت کردن همزمان کارهای مختلف، از مهارتهای ضروری کار در روابط عمومی است. شما فکر کنید همزمان با برگزاری یک رویداد یا نمایشگاه، با یک بحران و موج منفی برای سازمان روبهرو شوید!
۵. همکاری تیمی
همانطور که در مطلب روابط عمومی به سبک کروئلا اشاره کردم، بلاشک نتایج درخشان کار روابط عمومی حاصل یک کار تیمی است.
در کار تیمی محول شدن وظایف براساس توانایی هر همتیمی، پذیرای بازخوردها بودن و همدلی بین نفرات میتواند برای یک همکاری تیمی درست کمککننده باشد.
۶. تحلیل و اندازهگیری
در هر طبقه از ساختمان روابط عمومی، دادههای بسیاری وجود دارد که باید بتوانیم آنها را تحلیل و تفسیر کنیم. در غیر این صورت ممکن است در تدوین استراتژی و اقدامات به بیراهه برویم.
برای مثال اگر شما از مردم نظرسنجی کنید که چقدر به محیط زیست اهمیت میدهند، احتمالا نتیجه چیزی جز احساس مسئولیت در برابر محیط زیست نباشد. اما دادهها به طور شفاف برعکس این نتایج را به ما نشان میدهند که مردم برخلاف آنچه که در نظرسنجیها میگویند، آنچنان که باید و شاید دغدغه محیط زیست ندارند.
علاوهبر توانایی تحلیل دادهها، اندازهگیری نتایج اقدامات روابط عمومی از اهمیت ویژهای برخوردار است که باید برای این امر از ابزارهای مناسب استفاده شود. تحلیل همین دادههای به دست آمده از اندازهگیری نتایج، میتواند باعث کاهش هزینهها و اقدامات موثرتر شود.
۷. توانایی در نوشتن و روایتگری
نوشتن حق مادرزادی همه ماست. اگر من در حال ساختن طبقات ساختمان خودم در روابط عمومی هستم، آن را مدیون مهارت و تواناییام در نویسندگی و نوشتن میدانم. برای من خِشت اول از این بَنا، توانایی در نوشتن بود.
شما از طریق نوشتن است که میتوانیم پیامتان را در فرمهای مختلف منتقل کنید و روایتگر داستان کسبوکارها باشید. یک کارشناس روابط عمومی باید توانایی ارائه محتوا و انتقال پیام در فرمهای مختلف مثل نوشتن پروپوزال، سخنوری و… را داشته باشد.
سخن پایانی
این ۷ پیشنیاز اساسی در کار روابط عمومی، حاصل تجربه و دانش امروز من است. ممکن است درست باشد یا غلط. یکی از روشهای یادگیری من این است که با نوشتن و انتشار این مطالب، فضایی ایجاد کنم تا بتوانم از نظرات ارزشمند دوستان دیگر نیز استفاده کنم. همین گفتگو و نظرات است که باعث میشود، اصلاحات و تغییرات درست ایجاد شود. پس از صمیم قلب خوشحال میشوم نظرتان را درباره اصول پایهای کار در روابط عمومی بدانم.
پینوشت: تصویرسازی زیبای این مطلب برگرفته از این سایت است.